ناسازگاری با تولد فرزند جدید در خانواده
ممکن است شما در آستانه یک رویداد بزرگ در خانواده، یعنی تولد فرزند جدید باشید و یا اینکه اخیراً صاحب فرزند دیگری شدهاید. تولد فرزند جدید، کودک را وارد دوران پراسترسی میکند؛ چراکه او دیگر تنها فرزند خانواده نیست و والدین ناچار هستند بخش زیادی از توجه و مراقبتهای خود را معطوف فرزند جدید نمایند. کودک شما حتی ممکن است قبلاً سابقه رفتارهای ناسازگارانه چندانی نداشته باشد، اما بعد از تولد فرزند جدید شروع به ناسازگاری کند. کودک، پرخاشگر، لجباز و زودرنج میشود و یا چسبندگیاش به والدین به خصوص مادر افزایش مییابد. اما در مقابل، مادر از کودک خود رفتار پختهتر و مسئولانهتری انتظار دارد و از او میخواهد که حتی در مراقبت از نوزاد بخشی از مسئولیتها را او بر عهده بگیرد. برخی از کودکان بر خلاف این انتظار بزرگ منشانه مادر، با برگشت به عقب، رفتارهای ناپختهتر و کودکانهای که مربوط به سنین پایینتر هستند را مجدداً از خود نشان میدهند تا به نوعی مطمئن شوند که پدر و مادر همچون گذشته از آنها نیز مراقبت خواهند کرد.
مطالب مرتبط : ناهماهنگی تربیتی بین والدین ،مطالعه و یادگیری موثر
عوامل تأثیرگذار بر ناسازگاری با تولد فرزند جدید در خانواده
- خلق و خوی کودک: برخی از کودکان، بدخلق و بسیار هیجانی هستند و با تولد فرزند جدید، واکنش منفی شدیدی مثل شب ادراری یا پرخاشگری و یا گوشهگیری از خود نشان میدهند. این چنین خلق و خویی باعث میشود که او خیلی دیر با تولد فرزند جدید سازگار شود و والدین کار دشوارتری در مقابل او داشته باشند. البته نکته جالب توجه این است که کودکانی که از خود واکنشهای انفجاری و شدیدی نشان میدهند، نسبت به بچههایی که در مقابل تولد فرزند جدید گوشهگیری را انتخاب کردهاند، زودتر سازگار میشوند.
- سن کودک: معمولاً هر چه سن کودک در هنگام تولد فرزند جدید بیشتر باشد؛ واکنش منفی او کمتر خواهد بود و زودتر با شرایط جدید سازگار میشود. همچنین سن بیشتر باعث میشود کودک علاوه بر سازگاری سریعتر، نقش کمکی و حمایت کننده برای نوزاد داشته باشد که به نظر میرسد دختران نسبت به پسران مسئولیتهای بیشتری را در مراقبت از کودک جدید میپذیرند.
- سابقه رفتاری کودک: این که کودک شما چقدر واکنش منفی و ناسازگاری از خود نشان دهد تا حد زیادی به سابقه رفتاری او بستگی دارد. مثلاً اگر فرزندتان لجباز است و میزان حرف شنوی کمی دارد، به احتمال زیاد با تولد فرزند جدید سختتر کنار خواهد آمد و لجبازتر خواهد شد. همچنین در دیگر اختلالات و مشکلات نیز وضع به همین شکل خواهد بود. فرضاً اگر کودکی اضطراب جدایی دارد، بعد از تولد خواهر و برادرش، اضطراب جداییاش تشدید میشود و یا اگر مدتی است که بهبود یافته، مجدداً مشکل باز خواهد گشت و شدت پیدا میکند.
- رابطه والدین: نوع رابطه والدین با هم و این که چقدر از زندگی مشترک خود رضایت دارند، تأثیر زیادی بر سازگاری بچهها دارد که این موضوع، تأثیر خود را در هنگام تولد فرزند جدید بیشتر نشان میدهد. زمانی که شما و همسرتان رابطه مطلوبی ندارید، با تولد فرزند جدید، فشار جسمی و روانی بیشتری را هم متحمل میشوید که همین امر باعث میشود که حوصله و توانایی لازم برای مدیریت واکنشهای احتمالی کودک بزرگتر را نداشته باشید. با اضافه شدن فرزند جدید، مسئولیت و فشار بر پدر و مادر افزایش مییابد و لازمه مواجهه با این مسئولیت و فشار سنگین، داشتن ارتباط مطلوب، همدلی و حمایت از یکدیگر است.
- وضعیت روانی والدین: سلامت روانی والدین به خصوص مادر، نقش تعیین کنندهای بر رفتارهای فرزند بزرگتر خواهد داشت. داشتن آمادگی جسمانی لازم جسمی و روانی برای تولد فرزند جدید، بارداری خواسته یا ناخواسته، افسردگی پس از زایمان، اضطراب و دیگر مشکلات روانی، همگی در توانایی مادر برای داشتن رفتار مناسب با کودک بزرگتر تأثیرگذار است. فرض کنید مادری که درگیر افسردگی پس از زایمان و فشار ناشی از مراقبت از نوزاد است؛ حوصله و انرژی لازم برای توجه به فرزند بزرگتر را ندارد. لذا هرچه قدر که والدین از سلامت روان بالاتری برخوردار باشند، بهتر میتوانند این دوره پرفشار را تحمل نمایند.
در ادامه توصیهها و راه حلهایی برای والدین، جهت سازگاری بیشتر و بهتر کودک با تولد فرزند جدید ارائه شده است:
- اگر کودک از لحاظ ذهنی آمادگی لازم را برای تولد فرزند جدید داشته باشد، واکنش بهتری به این اتفاق نشان خواهد داد؛ البته این آمادگی ذهنی به سن کودک بستگی دارد.
- تولد فرزند جدید، خود به اندازه کافی استرس زا است؛ لذا سعی کنید تا حد امکان این استرس را با دیگر استرسها چون تغییر مدرسه، تغییر محل زندگی، تغییر شغل، جداسازی اتاق خواب کودک و دیگر عوامل استرس زا همراه نسازید.
- برخی از کودکان تصورات و افکار غلطی در مورد تولد فرزند جدید دارند. مثلاً آنها فکر میکنند بعد از تولد فرزند جدید، دیگر والدینشان به آنها توجه نخواهند کرد و یا فرزند جدید را بیشتر دوست خواهند داشت. به کودک اطمینان خاطر بدهید که بعد از تولد کودک جدید باز هم همچون گذشته او را دوست خواهید داشت و کاملاً مراقب او خواهید بود.
- اگر قرار است مدتی در بیمارستان بستری باشید، به کودک در این مورد توضیح دهید و به او بگویید که در این مدت شخص دیگری (مادربزرگ یا پرستار) از او مراقبت مینماید و جای نگرانی وجود ندارد.
- وجود نزدیکان حمایت کننده چون مادر بزرگ و یا حتی یک دوست و همسایه، نقش بسیار مهمی در کمک به خانوادهای که تازه صاحب فرزند جدید شدهاند، دارد.
- شدیداً مراقب باشید که توجه و محبتهای خودتان و اطرافیان برای پر کردن خلاء ناشی از نبود توجه کافی به کودک، باعث نشود که در این کار دچار افراط شوید و به کودک باج دهید.
- سعی کنید کودک خود را در مراقبت و حمایت از نوزاد سهیم کنید.
- از تشویق کودک غافل نشوید و کوچکترین رفتار مناسب کودک نسبت به نوزاد را فوراً تشویق کنید.
- گاهی اوقات ممکن است کودک احساس خصومت شدیدی را نسبت به کودک جدید تجربه کند و این احساس خصومت را بارها بیان کند و حتی در برخی از بازیهای تخیلی خود این خصومت را در شکل رفتارهای پرخاشگرانه ابراز کند.
- تجربه تولد فرزند اول (یا فرزندان دیگر) موجب میشود در مراقبت از فرزند جدید کار آسانتری داشته باشید و آن تجربه به شما کمک کند.
- نقش پدر در هنگام تولد فرزند جدید بسیار مهم و حساس است. پدر میتواند بخشی از مراقبت و توجه از کودک بزرگتر را بر عهده بگیرد و جای خالی مادر را پر کند و در مراقبت از نوزاد، مادر را یاری دهد.
خبر خوب این است که حتی اگر کودک واکنش منفی و ناسازگارانهای با تولد فرزند جدید داشته باشد، با گذشت زمان و البته برخی اقدامات سازنده و مؤثر از سوی والدین، این ناسازگاریها به مرور کاهش پیدا میکند و به تدریج حذف میشود. اگر با وجود همه اقدامات انجام شده اما باز کودک نسبت به نوزاد رفتار نامناسبی داشت، حتماً از یک روانشناس متخصص کمک بگیرید.